داستان مرد و مرگ

 

یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش …

مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت …

طرف یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد …

مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه …

 

 

:79:برای دیدن ادامه هم باید برین ادامه مطلب:79:


موضوعات مرتبط: مطالب ، طنز ، پند آموز ، داستان ، ،
برچسب‌ها: داستان , طنز , خنده دار , پند آموز , ,

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 3 بهمن 1392 | 13:42 | نویسنده : |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By VatanSkin :.